بازدید امروز: 57
بازدید دیروز: 603
کل بازدیدها: 2262176
4- کودکان نیاز به الگو های واقعی دارند.
در سه پیشنهاد قبلی جهت پیشگیری از اعتیاد به رشدوپیشترفت روحی وروانی کودکان توجه داشتیم و آنهم به این دلیل بود که امنیت روانی ،محبت وایمنی وهمچنین بازی آزاد و عادات خوش آیند پیش شرط پیشگیری از اعتیاد می باشند .
حالا باید در مورد الگو ها صحبت کنیم مسلماً الگو برای کودکان خیلی اهمیت دارند کودکان خیلی دقیق بزرگسالان را زیر نظر دارند وبسیاری از کارهائی که انجام می دهند از بزرگسالان الگو برداری می کنند وضمناً آنها به خوبی می فهمند بین آن چیزی که والدین می گویند وآنچه که خودشان می کنند تفاوت وجود دارد .مثلاً والدین می گویند که الکل خطر ناک است ولی خودشان می نوشند یا در مورد سیگار می گویند چقدر بد است و برای سلامتی ضرر دارد ولی خودشان قادر به ترک آن نیستند . اکثر بزرگسالان در مورد زندگی سالم حرف می زنند ولی با کوچکترین ناراحتی فوری به مسکن ها پناه می برند.
والدین نیازی ندارند که خودشان را فریب دهند که مثلاً عادات مضر خودشان را از کودکان مخفی نگاه دارند زیرا فرزندان شما همه چیز را می دانند. پس چه باید کرد؟ مسلماً می توانید به آنها دروغ بگویئد ولی تا کی وچقدر؟ یا مثلاً بگویید من الکل می نوشم وسیگار هم می کشم ولی معتاد دیگران هستند .مسلماً فرزند شما این را باور نمی کند و از همه بدتر این است که اوهم در دام اعتیاد بیافتد.
بنابراین تنها راه برای والدین اینستکه خودشان را از این عادات مضر رهائی دهند .ولی اگر موفق نشدید بهتر است که به اشتباه خودتان اعتراف کنید وبه جای اینکه مضرات سیگار را انکار کنید. واقعیت را بگوئید و اینکه اشتباه کردید و شما نقطه ضعفی دارید . البته در این شرایط نباید از فرزندتان زیاد انتظار داشته باشید که بفهمد، ولی چاره ای ندارید .
در هر صورت کودکان نیاز به الگو دارند والگوهاشون هم باید واقعی باشند زیرا تنها الگو های واقعی نشان دهنده دنیای حقیقی ما است .
باید والدین بدانند که گاهی اعتراف به خطا نشان می دهد که والدین هم انسان هستند و خطا کار.
5- کودکان نیاز به تحرک وتغذیه صحیح دارند.
کودکان دوست دارند بازی کنند، بدوند آنها از این کارها لذت می برند ولی متاسفانه والدین گاهی فراموش می کنیم که بچه ها نیاز به تحرک جسمی دارندآنها باید آنقدر حرکت کنند که خسته شوند . اما امروزه بعلت زندگی آپارتمانی کودکان فرصت وامکان کافی برای حرکات جسمانی ندارند .آپارتمانها معمولاً کوچک هستند و کمتراز گذشته کودکان امان بازی در کوچه ها یا مقابل خانه را دارند ، در خیابانها هم که به علت وجود اتومبیل ها خطرناک است .بنابراین تنها جائی که بچه ها می توانند کمی بازی کنند در پارکها است .
باز اینجا حتماً سئوال می کنید این کار ها با اعتیاد چه ارتباطی دارد
برای ارتباط آن می گوئیم :کودکی که به اندازه کافی تحرک داشته باشد خسته می شود وبه خوبی می خوابد واحتیاج به داروی خواب آور ندارد .
کودکان باید این تجربه را بیابند که سلامتی جسمی با رضایت روحی ارتباط مستقیم دارد. ما نمی گوئیم که جسم سالم مانع اعتیاد است .ولی باید اعتراف کنیم که سلامت جسمی وروحی ارتباط نزدیکی بهم دارند .
نکته تصمیم گیرنده بعدی برای بدست آوردن سلامتی جسمی تغذیه صحیح است . متاسفانه تبلیغات درمورد مواد غذائی که کودکان را فریب می دهد
زیاد شده شکلات یا چیپس یا مواد مضر دیگر چنان به نمایش گذاشته می شوند که ما فراموش می کنیم که اگر کودکی گرسنگی خود را با این مواد از بین ببرد در حقیقت قدمی در راه آغاز اعتیاد بر داشته زیرا اعتیاد هم یاد گرفتنی است .
بنابراین باید بزرگسالان دقت کنند که چه مواد خوراکی به هنگام گرسنگی به فرزندشان می دهند . چه به او می دهند وقتی می خواهند اورا آرام کنند، یا با چه چیزی او را دلداری می دهند .این عمل والدین بسیار اشتباه است که مثلاً به جای اینکه بچه را در آغوش بگیرند و نوازش کنند به او یک شکلات می دهند واو را به این وسیله ساکت می کنند . به این طریق به فرزندشان یاد می دهند که برای هر چیزی یک جانشین وجود دارد .
متاسفانه امروزه خیلی از کودکان دارو های آرام بخش یا تقویت کننده استفاده می کنند البته اگر از نظر پزشک معالج واجب باشد حرفی نیست .ولی اگر خودسرانه به کودک داده شود بزرگترین خطاست . دارو ها ممکن است مدتی اثر کنند ولی باید برای بدست آوردن نتیجه مشابه روز اول باید مقدار آن را بالا برد و این خود آغاز اعتیاد است .
6-کودکان نیاز به دوست وهمراه دارند ومحیطی که آنها را بفهمد.
کودکان امروز امکاناتی دارند که نسل گذشته نداشت ، تلویزیون ، ویدیو و بازی های کامپیوتری جزئی از زندگی آنهاست . در عوض خواهرو برادر داشتن چیز مسلمی نیست ، کلاً فرم خانوادگی طی چند سال گذشته خیلی تغیر کرده .در گذشته گاهی سه نسل در یک خانه با هم زندگی می کردند به همین دلیل معمولاً مادر بزرگها وپدر بزرگها از نوه ها مراقبت می کردند .در حالیکه امروزه خانواده از پدر و مادر تشکیل شده که معمولاً هر دو شاغل می باشند. در نتیجه بسیاری از کودکان اکثر مواقع در خانه تنها هستند وهیج کسی را ندارندکه به آنها کمک کند یا با آنها حرف بزند .
روش صحیح اینستکه والدین برنامه کاری وشخصی خود را با توجه به نیاز های فرزندشان تنظیم کنندتا همیشه یک نفر در دست رس کودک باشد . در زندگی مدرن بیشتر وقت کودکان در مهد کودک می گذرد درحال حاضر مهد کودک جای خانواده بزرگ را گرفته ، در آنجاست که کودک دوست پیدا می کند ویاد می گیرد که با دیگران چگونه باید رفتار کند وبه هنگام عصبانیت چگونه خودش را کنترل کند .در مهد کودک فرزند شما با اولین گروه بزرگسالانی آشنا می شود که برای او وقت می گذارند .بهمین دلیل باید بپذیریم که مهد کودک نقش سازنده ای در زندگی کودکان دارد .
کودکان احتیاج به دوست دارند آنها به افرادی نیاز دارند که هم سن آنها باشند تا بتوانند با هم بازی کنند وضمناً کودکان به بزرگسالانی نیاز دارند که به آنها بتوانند اعتماد کنند و شاید آنها را الگو قرار دهند . تحقیقات علمی نشان داده بزرگسالی معتمد خارج از اعضاء خانواده کمک روحی قابل توجهی برای کودک است زیرا کودکان به انسانهائی نیاز دارند که به آنها اهمیت دهند وآنها را بفهمند. کودکان باید در محیطی بزرگ شوند که مطمئن باشند بزرگسالان برای آنها ارزش قائلند وبه حقوقشان احترام می گذارند .
احساس امنیت و پذیرش محیطی اثر بسزائی در عدم گرایش کودک در بزرگسالی به سوی مواد مخدر دارد .
7- کودکان به تخیلات وهدف نیاز دارند.
بهترین محافظ در مقابل اعتیاد به مواد مخدر بالانس روحی و اعتماد به نفس قوی است. این باعث می شود که کودک بصورتی مستقل ، واقع بین ، انتقاد پذیر به سن نوجوانی و بزرگسالی برسد.
پیشنهاد ما برای یک تربیت مناسب علیه اعتیاد در قدم اول ایجاد محیطی احساسی در خانواده است .اگر محیط خانواده محبت آمیز دوستانه ومثبت باشد می توان در آن یک برنامه صحیح تربیتی را پیاده کرد . این محیط فردیت کودک را می پذیرد وبه او احترام می گذارد و بر اساس قوانین خشک و غیر قابل انعطاف پایگذاری نشده . پایه تربیتی این محیط خانوادگی بر اساس تائید وتشویق گذاشته شده است نه براساس تنبه . این نوع تربیت به کودک آزادی ،امنیت روحی ومحبت وگرمی خانوادگی می دهد . در چنین محیطی والدین هر جائی که امکان دارد با کمال میل بله می گویند و وقتی امکانش نیست ( محکم نه می گویند )مسلماً چنین روشی برای والدین زحمت دارد و سخت تر از مراقبت مطلق ومقررات خشک است.
آنطور که قبلاً گفتیم بازی آزاد برای کودکان بدون دخالت دائمی والدین در رشد شخصیت آنها اهمیت اساسی دارد.
مسلماً مواقعی هم لازم است که کودک را نباید بحال خود رها کرد مثلاً در مقابل تلویزیون ، با تلویزیون دنیای بیرون وارد خانواده می شود آنهم نه یک دنیای کامل بلکه آنچه که فرستنده مایل به انتقال آن است ،اکثراً این برنامه ها نمیتوانند جانشین تفاوتها ،تنوعات وتجربیات با ارزش بشوند. در هر صورت بهتر است که شما تلویزیون را جانشین پرستار کودکتان نکنید .بقول متخصصین نباید کودکان را مقابل تلویزیون پارک کرد.
تا جایی که ممکن است سعی کنید برنامه ای را با فرزندتان انتخاب کنید وبا هم به نگاه کردن آن به پردازید ، حتی مربیان مهد کودک هم باید به این نکته توجه کنند که نباید کودکان را با تلویزیون به تنهائی رها کنند ، زیرا کودکان وقتی برنامه یا فیلم نگاه می کنند دائم سئوال دارند وباید یک نفر بزرگسال حضور داشته باشد وپاسخ سئوالات کودکان را بدهد . همه متخصصین در این مورد هم عقیده هستند که تلویزیون هیچ نفعی برای کودکان ندارد بلکه قدرت تخیل آنها را نابود می کند.
بهتر است که والدین با کودکشان حرف بزنند خصوصاً حرفهای جدی ،بسیاری از کودکان در مورد خدا سئوال می کنند ودر موردچگونگی بوجود آمدن دنیا ، آنها مایلند بدانند آیا خدائی هست؟ و اگر هست کجاست؟ این سئوالات بستگی به تخیلات کودک دارد وگاهی بزرگسالان مشکل می توانند سئوالات کودکان را جواب دهند،ولی جالب اینستکه کودکان پاسخهای قابل توجهی دارند اگر ما درست گوش کنیم شاید ما هم چیزی از آنها یاد بگیریم . بنابراین بهتر است تلویزیون را خاموش کنید ونگذارید که فقط تلویزیون دنیای ما را به فرزندانمان نشان دهد. شاید از نظر علمی نشود این نظریه را ثابت کرد ولی نباید فراموش کنید که کودکان کنجکاوند ونیاز دارند دنیای اطرافشان را بشناسند وبفهمند ،این ریشه کنجکاوی بشری است که بداند دنیای اطرافش چگونه بوجود آمده است؟
بسیاری از بزرگسالان گله دارند که امروزه بچه ها اکثراً هدف منطقی ندارند . بنابراین این والدین هستند که می توانند در یافتن هدف به کودکشان کمک کنند ، برای نشان دادن این کار باید خودتان هم با برنامه وهدف دار زندگی کنید وبعد ازهم مدتی بررسی کنید که چقدر به هدفتان نزدیک شدید.به این ترتیب او یاد می گیرد که باید در زندگی با برنامه وهدف زندگی کند ، مسلم است که وقتی زندگی خالی از هدف باشد ،شاید فرزند شما هم سعی کند برای پر کردن این جای خالی بسوی مواد مخدر برود.
علائم خطر ونشانه های احتمالی اعتیاد
قبل از اینکه نو جوانی معتاد شود ، علائم اخطاری نشان می دهد
این علائم اکثرا ً نشانه مشکلات روحی اوست .مسلماً فهمیدن وشناخت این علائم راحت نیست ، بنابراین بهتر است که با مشاهده اولین نشانه دچار ترس ووحشت نشوید . زیرا در صورتی باید این علائم را جدی بگیرید که مرتباً وبه مدت طولانی مشاهده شوند .
این علائم عبارتند از :
- هنگامی که کودک به نحو واضحی گوشه گیر باشد .
- وقتی بطور افراطی بترسد.
- وقتی بطور مشخصی تعادل جسمی نداشته باشد ونتواند حواسش را جمع کند
- وقتی کلاً در دنیای تخیلی زندگی کند و از آن بیرون نیاید.
- وقتی با کودکان دیگر بدون دلیل خشونت کند وعمداً وسایل را خراب کند،دائم از خودش صدا در آورد ومزاحم دیگران شود ،وحاضر به پذیرش حرفهای دیگران نباشد.
- وقتی که در مدرسه دائم حوصله اش سر برود و شکایت کند که مدرسه برای او خسته کننده است ونتواند علاقه دیگران را به نظراتش جلب کند .
- وقتی که سعی نکند شرایط را تغییر دهد ویا موفق به تغییر این شرایط نشود .
- وقتی هیچ دوستی نداشته باشد ، بخودش اطمینان نداشته باشد و از استقلال داشتن بترسد و قادر به تصمیم گیری نباشد.
اعتیاد یک بیماری است .بیماری است که درهر خانواده ای ممکن است بروز کند .هیچ کس صد در صد از آن در امان نیست ، ممکن است هر کسی به آن مبتلا شود واین ممکن است در هر سنی اتفاق بیفتد .
آنچه که مسلم است اگر این اتفاق افتاد آدم نباید از معالجه آن خجالت بکشد بلکه باید هر چه سریع تر اقدام کند.
جمع آوری وترجمه: زهرا خبازبهشتی
تاریخ : دیماه 1387
منبع اصلی : www.Schule-bw.de/Lehrkraefte/beratung/Sucht